به گزارش دیار آذربایجان :، چندی پیش یکی از قدیمیترین تیمهای تاریخ فوتبال ایران و آذربایجانشرقی منحل شد. ماشینسازی با چرخهایی پنچر، سرانجام به دره انحلال سقوط کرد و دیگر خبری از سبزقبایان نیست. تیمی که در دهه اخیر نه مالکیت درست و حسابی داشت و نه توانست خودش را از زیر سایه تراکتور جدا کند.
ماشینسازی با سپرده شدن مالکیتش به زنوزی، دیگر روی خوش ندید و نه در لیگبرتر جدی گرفته شد و نه توانست در لیگهای پایینتر با رقبای خود رقابت کند و سرانجام هم به خاطرهها پیوست. تیمی که زین پس احتمالا نامش در کنار تیمهایی چون پاس تهران، نفت تهران، ابومسلم خراسان و راهآهن قرار خواهد گرفت و فقط در یادها باقی خواهد ماند.
بر اساس این گزارش، پس از انتقال مالکیت تراکتور به محمدرضا زنوزی و همزمانی حضور تراکتور و گسترش فولاد در لیگبرتر، مالک این ۲ باشگاه تبریزی از لحاظ قانونی نمیتوانست در بالاترین سطح فوتبال ایران صاحب امتیاز ۲ باشگاه باشد و تصمیم گرفت امتیاز گسترش فولاد را با امتیاز ماشینسازی که در آن زمان در لیگ یک حضور داشت جا به جا کند و سپس این امتیاز را به فروش برساند. این اتفاق رخ داد و از نظر اداری و قانونی، امتیاز ماشینسازی و گسترش فولاد جا به جا شد اما ادامه اتفاقات برای این باشگاه قدیمی جالب نبود.
زیر سایه تراکتور
زنوزی برای مدتی زیر بار فروش امتیاز ماشینسازی که حالا دیگر در لیگ برتر حاضر بود، نرفت و تصمیم گرفت خودش هم خرج تراکتور را بدهد و هم خرج ماشینسازی را. تلاش برای محبوبیت در بین مردم تبریز و همچنین ادامه دادن کارهای تجاری و اقتصادی خود در سایه مالکیت تراکتور سبب شد تا زنوزی تمرکز اصلیاش را روی قرمزپوشان تبریزی بگذارد و کمتر به تیمی بپردازد که قدمتی بیش از تراکتور دارد و تاریخچهای درخشان را در دل خود جای داده است.
فشار رسانهها و همچنین مشکلات پیش آمده برای ماشینسازی سرانجام اوضاع را طوری برای این مالک متمول تبریزیها پیش برد که او بالاخره تصمیم به فروش امتیاز باشگاه دومش در لیگ برتر گرفت.
سرانجام در دوم خرداد ۱۴۰۰ در جلسهای با حضور نماینده محمدرضا زنوزی، اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال آذربایجانشرقی امتیاز تیم ماشینسازی تبریز به یونس قربانی واگذار شد. محمدرضا زنوزی پس از این انتقال اعلام کرده بود، این جابهجایی بدون هیچ چشمداشتی انجام شده و او از تمامی منافع حاصل از برند ماشینسازی و سهمیه لیگبرتری گسترش فولاد چشمپوشی کرده است و همچنین به جهت همراهی با خریداران جدید، این انتقال با تأیید اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان و بدون دریافت هیچ مبلغی از سوی زنوزی نهایی شده بود.
انتخاب بین بد و بدتر
شاید مالکیت زنوزی برای ماشینسازی بد بود اما سپردن امتیاز آن به یونس قربانی احتمالا بدتر بود. مدیرعاملی که نه تنها خرجی برای ماشینسازی انجام نداد بلکه مسیر سقوط را برای این تیم ریشهدار هموارتر کرد و حتی انحلال این باشگاه قدیمی را به نام خود زد.
اتریش، آلمان و سوئد کشورهایی بودند که قربانی مدام در صحبتهایش از آنها حرف میزده که در این کشورها پول داشته و یا میتوانسته کمپ تمرینی برای ماشینسازان برگزار کند اما ظاهرا همه اینها رویاپردازی مالکی بوده که تنها میخواسته امتیاز قدیمیترین تیم تبریز را به دست بیاورد.
باشگاه ماشینسازی تحت مالکیت قربانی در لیگ یک حضور پیدا کرد اما از همان ابتدا، قربانی فقط وعده و وعید داد و دست ماشینسازان خالی بود.
او در دورهای هم در با ارسال نامهای عجیب به استاندار وقت آذربایجان شرقی درخواست وام ۵۰ میلیاردی با بهره کم داشت که استاندار با این درخواست موافقت نکرد.
با مالکیت قربانی و مدیرعاملی مصائبی، اوضاع ماشینسازی در لیگ یک بدتر شد و نه تغییر سرمربی و نه حتی اعتصاب بازیکنان در تمرین هم کمکی به بهبودی اوضاع سبزپوشان تبریزی در لیگ آزادگان نکرد و سرانجام هم ۵ هفته مانده به پایان لیگ دسته یک، سقوطش به دسته دوم مسجل شد تا کارنامه درخشان قربانی ادامه داشته باشد.
ماجرای عجیب مالکیت خانه سرباز صلح ایران
در حول و حوش برگزاری مسابقات ۲ فصل قبل لیگ یک فوتبال ایران، اوضاع ماشینسازی به قدری بد پیش رفته بود که هیات فوتبال استان درخواست داشت که مالکیت این تیم دوباره واگذار شود و حتی قربانی هم تا حدودی آن را پذیرفته بود. خانه سرباز صلح ایران مجموعهای بود که با برگزاری جلسهای با حضور مدیرکل ورزش و جوانان استان و همچنین هیات فوتبال برگزار شد که البته قربانی مدعی شده بود که در این جلسه حضور ندارد.
او در مصاحبه با رسانهها اظهار کرده بود: برای اولین بار نام خانه سرباز صلح ایران را شنیدم. شنبه ساعت ۱۰:۳۰ شب فردی به نام سرهنگ رحیمی به من پیام داد که میخواهم باشگاه را بخرم و مدیرعامل این سازمان هستم. تماس گرفتم و گفت در حضور جواد ششگلانی هستم. قراردادی تنظیم شده و مسئولان امضا کردهاند. شما آدرس بدهید فردا برایتان ارسال کنیم که شما هم امضا کنید. نباید به عنوان مالک باشگاه، قانونا و شرعا در آن جلسه حاضر میشدم؟ گفت چرا درست میگویید. گفتم تهران هستم. به تبریز میآیم تا صورتجلسه را ببینم و امضا کنیم. ساعت ۱:۳۰ بامداد دبیر هیات فوتبال به من پیام داد که فردا به هیات فوتبال بیا تا کارهای انتقال امتیاز را انجام بدهیم.
با وجود همه اتفاقاتی که افتاد و حتی خبرهایی هم مبنی بر انتقال این امتیاز به خانه سرباز صلح در رسانهها منتشر شد، این NGO با انتشار بیانیهای اعلام کرد که قربانی با وجود دریافت پول، بدقولی کرده و نه اجازه ورود به ساختمان باشگاه را به سرهنگ رحیمی داده و نه همکاری در راستای اجرایی شدن این قرارداد صورت گرفته است.
سرانجام هم این انتقال صورت نگرفت و مالکیت باشگاه در اختیار قربانی باقی ماند.
انحلال
این تیم در دسته دوم هم به دلیل بدهی، هم پنجرهاش بسته ماند و هم پول حق شرکت در لیگ دو را نداشت تا پس از گذشت تنها ۳ هفته از این مسابقات، نامه حذف این باشگاه بخورد و پس از سقوط به دسته سوم قادر به حضور در این رقابتها هم نشد تا کلمه «انحلال»، تعریف جدید وضعیت قدیمیترین تیم شمال غرب ایران باشد.
پایان مهلت ۴ ماهه
پاییز سال گذشته ایسنا برای پیگیری شرایط نابسامان این تیم ریشهدار به سراغ مدیرکل ورزشوجوانان آذربایجانشرقی رفت.
حبیب ستودهنژاد، ۱۸ آبانماه ۱۴۰۲ در این باره به ایسنا گفت: در حال حاضر فرصت چهار ماههای را در اختیار یونس قربانی، مالک باشگاه ماشینسازی تبریز قرار دادهایم تا با پرداخت بدهیهای خارجی این باشگاه نسبت به باز شدن پنجره نقلوانتقالاتی اقدام کند. در حالحاضر بازیکنی تحت قرارداد این تیم نیست.
نظر مالک باشگاه این است که پس از پرداخت بدهیها، باشگاه را به ثبت برساند و سپس امتیاز دسته یک یا دسته دو را خریداری کند.
او ادامه داد: در صورت اینکه مالک باشگاه در طول این چهار ماه قادر به پرداخت بدهیها نشود؛ پیشنهاد ما این است که تیم به کارخانه بازگردد. این پیشنهاد را در سفر حمید سجادی وزیر سابق ورزشوجوانان ارائه دادهبودیم که اکنون در اختیار محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور، است.
اما درحالی که نزدیک به ۵ ماه از مهلت ۴ ماهه اداره ورزشوجوانان آذربایجانشرقی به مالک باشگاه ماشینسازی گذشته است، نه بدهی پرداخت شده و نه کسی خبری از یونس قربانی دارد.
شرایط موجود و وعده و مهلتدهیهای بدون پیگیری که گاهوبیگاه تمدید میشوند؛ ماشینسازی را این بار نه در آستانه انحلال بلکه به ورطه سقوط و نابودی نزدیک کرده است و باید دید شرایط نابسامان قدیمیترین تیم فوتبال شمالغرب کشور تا چه زمان به همین منوال خواهد بود.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید